1:
فرق است بین انتظار ِ
یک شمع روشن و شمعی بدون نور
با چشم های سرد
خاموش کرده اند
بی نور و بی صدا
من
کوتاه تر
آب آب
2:
توزیع انتظار
در قطع جیبی وهمراه
با جلد هایی از طرح ِ دایره
تیراژ بی نهایت و قیمت
یک صف برای ابتیاع
قیمت نشستن ِ توی صف است و بس
3:
زار است انتظار
تار است دار ِ انتظار
یک دار ِ قالی و
یک دار ِ انتقام
یکی نقش سرد ِ گل
یکی صورتِ کبود
4:
درست مثل باران ِ وارونه
این انتظار لعنتی
از من به سمت آسمان
هر لحظه می چکد
این بار فرشته ای
فریاد می زند
هی باران باران باران
پنج:
اما همین که هست
همین که هستی
وقت وزیدنت
من شاد می کشم
سیگار و انتظار
ياسر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر