۱۳۸۷ اسفند ۳, شنبه

غزلم، گریه نکن! تو هم یه روز غزال می شی





غزلم گریه نکن!

می دونم قافیه ها هم دل شون سنگ شده

اول و آخر ابیات همه،

توی کوچه های باریک و نمور

با صدای تابلوی یک طرفه رنگ شده


یادته جدایی ها ثانیه بود؟

یک وجب فاصله اشک عاشقا رو می چکوند؟

غزلم، مدتیه فاصله فرسنگ شده


توی این کشور بی رنگین کمون

بهتره کور باشی، دور باشی،

ستاره باشی ولی بی نور باشی

شب پرستی دیگه فرهنگ شده


غزلم!

دلت از جمله گرفته؟ می دونم

از همون جمعه که رفته؟ می دونم

بیا باز کوک کنیم، سرخی ِ تنهایی مونو!

می بینی صدای نم دوباره آهنگ شده؟


چیکه چیکه قطره های ناودونت

روی ِ کاغذای کاهی

بازی های خط خطی

اولین سمفونی زنده ی دنیا

راستی راستی،

دل و کاغذ چه هماهنگ شده!


غزلم، اشکاتو پاک کن غزلم!

می دونم چند روزیه دلت واسه عصای من تنگ شده

نه واسه کوبیدنش روی زمین، که بشه ریتم جدید

نه!

توی چشمات می بینم!

دنبال الف می گردی که تو هم غزال بشی؟

بری و تنهام بذاری،

با تموم واژه هایی که دیگه لنگ شده؟


شایدم راست می گی

حالا که حکم دادن واژه ها سر به نیس بشن،

وقتی که " عشق " می ره تا روز مرگش برسه،

توی شهری که دیگه صدای بارون نداره،

واسه چی پا بشم و راه برم؟

می مونم گوشه ی خونه

تازه این حکایت ِ مردن ِ من قشنگ شده


غزلم گریه نکن!

می دونم

خوب می دونم

ریختن ِ جوهر ِ من توی ِ دوات ِ دل ِ تو ننگ شده


قـَلـَمه بزن میون اسمتو!

زود ِ زود سبز می شه

یه الف پر از هوای بچگی

با همین عصا که شبرنگ شده


غزلم گریه نکن!

نگران من نباش!

فقط

حالا که داری می ری

سر راهت دلمو بردار و همراهت ببر

نه!

می دونم، سنگینه خسته ت می کنه

بذارش کنار حوض نقاشی

که هنوز نرفتی، دلتنگ شده




یاسر

سومین روز سومین ماه آخرین فصل سال

۲ نظر:

ناشناس گفت...

salam.

sedaye bi sedaye bodan....
bareghehaye rangin yek del...
anan ke rahi be jarfye hasti yafteand gahi sokhanani bar del pakeshan jari mishavad ke goii az jense sarzamini digarand va goii az eghlimi digar az "darmolke ashenaii" amadeand...
sokhanani ke agar bitabi va bigharari anan nabod nemikhastand bar zabaneshan ravan shavad...goii baraye nagoftan afaride shodeand..

salem.aram.dar panahe khodavand.

ناشناس گفت...

وای یاسر محشر بود... عالی
خیلی دوسش دارم.
دلم برات یه ذره شده

كه مرا مي خواني

گنجفه با میم... یک شب از مرگ خواستم... اسم کوچکت را بگو... تا با جان صدایت کنم... میم اسم کوچک مرگ... شمارش معکوس تا میم... تا معنی ِ میم ِ مقامر ... تا ...

گنجه ي دل نوشته ها