درست همان لحظه تمام مي شود
من مقابل حفره ي بزگ
يا من بر روي يك تخته سنگ
يا همان جزيره ي سنگي بر روي آسمان
يا زير آسمان
شايد من حفره ي اين تناوبم
بيش از هميشه از تمام آنچه مي رود و به جاي مي ميرد
تو زنده اي
كه من بر تو آويخته ام
بار آخرين نگاه از آب آمدي
ياسر
چهارددهمين روز آخرين ماه فصل پاييز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر