۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

نور پرتابی





چیلیک

در میان آن همه نور

برق از چشمان سیاه عروسک می پرد

" عزیزم تولدت مبارک "

چیلیک

نوری نرم گم می شود،

در میان تاریکی مردمک شیشه ای

دود می ریزد روی گونه های سرخ

" آدمک تو هم شب ها نمی خابی؟ "





یاسر


چهارمین روز سومین هفته ی آخرین ماه سال

هیچ نظری موجود نیست:

كه مرا مي خواني

گنجفه با میم... یک شب از مرگ خواستم... اسم کوچکت را بگو... تا با جان صدایت کنم... میم اسم کوچک مرگ... شمارش معکوس تا میم... تا معنی ِ میم ِ مقامر ... تا ...