آن قدر تا در ِ بي كس رسيدنم
فرياد مي كُشم
وقتي كه تكيه بر در ِدود مي كشم
ته مانده هاي ِ ناله
به ديدار
ديوار
مي كشم
ياسر
پنج روز مانده به پايان يازدهمين ماه سال
گويي همين كه نمي دانم..... يا سِر يا سراب؟..... مي تواند نباشد هم چون تمام هستي..... كه نيست..... .. اما..... گويي همين كه مي نويسم ... .. .
۱ نظر:
عکس جدیدت معرکه است و در مورد این شعر می خوام بازم بخونمش شاید کلمه های کله کوکی
ارسال یک نظر